۱۳۸۹ آبان ۱۰, دوشنبه

یادت اه یه شب رودکی رو قدم می‌زدیم به سمتِ پایین؟
یادت اه یهو صدای آوازی شنیدیم و دنبالِ صدا رو گرفتیم و زنی رو دیدیم که داشت ترانه‌ای واسه خودش زمزمه می‌کرد؟
دنبال زن راه افتادیم و هی گوش دادیم و هی تعجب کردیم از اون صدا و اون‌همه احساس.
یادت اه ملودی آهنگ‌اش رو حفظ کردیم (تو خوب یادت موند) و برگشتیم خونه و هی با هم تکرار کردیم که یادمون نره و اصل ترانه رو پیدا کنیم؟
تو گفتی آهنگ رو برای یکی از دوستات اجرا کردی و اون فهمیده که چی اه و مال کی اه.
چقدرخوشحال شدیم.
...
امشب، مثلِ خیلی از شبای دیگه، رودکی رو قدم می‌زدم به سمتِ پایین و به اون‌شب فکر می‌کردم و دنبالِ اون می‌گشتم.
دیدم‌اش. کنار پیاده‌رو نشسته بود و با تمام ِ وجود، به صدای ساز ِ دوره‌گرد ِ اون‌سمتِ خیابون گوش می‌کرد.

۶ نظر:

  1. اين نوشته زميني نبود؛ عشق خالص بود.
    عشقبازي به همين آسانيست؛
    كه فروشي مهري و خريدار شوي مهري را!!!

    پاسخحذف
  2. زن آوازه خوان و نوازنده آنطرف خيابان!

    پاسخحذف
  3. یادته یادتم؟ دلتنگتم؟ آره؟؟

    پاسخحذف
  4. واااااااااااااااای جدی میگی؟ موهای تنم سیخ شد! و آهنگش باز اومد تو گوشم...چقدر عجیب بود!!!

    پاسخحذف
  5. یادم اه سیما! یادم اه! کجایی پس؟!

    پاسخحذف