۱۳۹۹ شهریور ۲۵, سه‌شنبه

بعد از رفتن پدرم راحت در مراسم سوگواری دیگران شرکت می‌کنم، بدون عذاب وجدان و ببخشید عزیز شما رفت و من کسی را از دست نداده‌ام. دوست دارم ببازم. به سمت باختن حرکت می‌کنم و در آغوش‌اش می‌گیرم. می‌خواهم ثابت کنم که چیزی بیشتر از هیچ‌کس ندارم. چیزی بیشتر از هیچ‌کس نیستم. می‌خواهم همه پیش‌پیش ببینند دستان من به نشانه‌ی تسلیم بالاست.

۱ نظر:

  1. هزار بار این حس رو تجربه کردم! انگار که من صاحب‌عزای تمام غم‌های دنیا باشم.

    پاسخحذف